حال که چهارچوب نظری خاصی که از اين پس حرکات و سکنات و بيانات
شاهزاده رضا پهلوی را شکل خواهد داد مشخص شده، با توجه به اينکه در
اين مسير ديگر بازگشتی (مثلاً به سوی باور به پادشاهی مداخله کننده
در امور جاری مملکت) ممکن نيست، می توان به نتايج عملی اين انديشه
ها در صحنهء سياست ورزی روزمرهء اپوزيسيون نيز پرداخت. در اين مورد
با ذکر چند نکته مقاله را به پايان می برم...◄